خاطره ي من
سلام
يه روزي بود من بودم و علي جونم.(خواهر زاده ام،7ماه)
بعد اينقدر اداي قورباغه درآوردم كه علي قهقهه ميزد
من اينقدر اداي قورباغه درآوردم كه سرم گيج رفت بعدشم ديگه علي نخنديد.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
سلام
يه روزي بود من بودم و علي جونم.(خواهر زاده ام،7ماه)
بعد اينقدر اداي قورباغه درآوردم كه علي قهقهه ميزد
من اينقدر اداي قورباغه درآوردم كه سرم گيج رفت بعدشم ديگه علي نخنديد.